با سلام و عرض ارادت،
همیشه وقتی نظرات مردم در وبسایت ها و شبکه های اجتماعی، راجع پزشکان و علی الخصوص، جراحان، می خوانم، اکثرا از جراحان به عنوان افرادی آکنده از غرور و نخوت، یاد می کنند. انگار که این جماعت، از نزدیک شدن به بیماران اکراه دارند و …
ولی هیچ وقت کسی در مورد علت این موضوع سوال نمی کند که چرا جراحان سعی می کنند فاصله با بیماران خود داشته باشند و رابطه عاطفی ایحاد نکنند.
سالها قبل در دوران دانشجویی، وقتی در بخش خون، مشغول تحصیل بودم، هر دانشجویی، مسئول پیگیری درمان تعدادی از بیماران بود و به همین خاطر، هر روز ساعتی وقت با بیماران می گذراندیم. روزی استاد، من را به اتاق خودش فرا خواند و نصیحتی به من کرد که فراموش نمی کنم. ایشان فرمودند که همیشه با بیمارانت مهربان باش ولی هیچ وقت به آنها از نظر عاطفی نزدیک نشو.
آن روز عمق مطلب را کامل درک نکردم ولی سالها بعد وقتی جراح شدم و مسئولیت اصلی در روند درمان بیماران به عهده من بود، درک کردم.
جراحی هم مثل همه امور، محدودیت های خاص خود را دارد. جراح نمی تواند، همه چیز را تحت کنترل خود بگیرد و گاهی منجر به نتایج نامطلوب می شود. حتی گاهی جراح اشتباه می کند و منجر به عوارض ناخواسته می شود.
اگر فقط یک درصد بیماران، با این عوارض روبرو شوند و شما هم با بیماران خود رابطه عاطفی برقرار کرده باشید چه چیزی در انتظار آن جراح است؟؟
عوارض متاسفانه غیر قابل اجتناب است و در این صورت هر عارضه ای باعث می شود زندگی شخصی جراح، تحت تاثیر قرار بگیرد و دائم خود را ملامت کند و در نتیجه سعی خواهد کرد از جراحی های سخت، طفره برود تا از برخورد احتمالی با این عوارض اجتناب کند.
حال فرض نمایید که جراح، نسبت به مریض خود، رابطه عاطفی هم برقرار کرده باشد و برای همان بیمار، عارضه ای رخ دهد. شک نکنید که اثر این مصیبت، بر جراح دو چندان خواهد شد و سلامت جسمی و روانی جراح را تحت تاثیر قرار می دهد. شاید به همین خاطر است که در کشورهای پیشرفته، وقتی بیمار به هر دلیلی فوت می کند، جراح را ملزم به حضور در کلاسهای مشاوره روان درمانی می کنند تا به جراح کمک کنند که بتواند بر آن مشکل فایق گردد.